زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Biting

ˈbaɪtɪŋ ˈbaɪtɪŋ

گذشته‌ی ساده:

bit

شکل سوم:

bitten

سوم‌شخص مفرد:

bites

صفت تفضیلی:

more biting

صفت عالی:

most biting

معنی biting | جمله با biting

گزنده، زننده، تند، تیز، (مجازاً) طعنه‌آمیز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

the biting edge of a sword

تیغه‌ی تیز شمشیر

biting cold

سرمای پرسوز

نمونه‌جمله‌های بیشتر

biting words

سخنان نیش‌دار

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد biting

  1. adjective piercing, sharp
    Synonyms:
    sharp bitter cold cutting harsh penetrating crisp freezing nipping raw bleak blighting
    Antonyms:
    mild calm bland
  1. adjective sarcastic
    Synonyms:
    bitter sharp cutting stinging severe caustic acerbic scathing trenchant acrimonious incisive mordant withering
    Antonyms:
    kind nice sweet

سوال‌های رایج biting

گذشته‌ی ساده biting چی میشه؟

گذشته‌ی ساده biting در زبان انگلیسی bit است.

شکل سوم biting چی میشه؟

شکل سوم biting در زبان انگلیسی bitten است.

سوم‌شخص مفرد biting چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد biting در زبان انگلیسی bites است.

صفت تفضیلی biting چی میشه؟

صفت تفضیلی biting در زبان انگلیسی more biting است.

صفت عالی biting چی میشه؟

صفت عالی biting در زبان انگلیسی most biting است.

ارجاع به لغت biting

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «biting» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/biting

لغات نزدیک biting

پیشنهاد بهبود معانی