گزنده، زننده، تند، تیز، (مجازاً) طعنهآمیز
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the biting edge of a sword
تیغهی تیز شمشیر
biting cold
سرمای پرسوز
biting words
سخنان نیشدار
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «biting» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/biting