فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Acerbic

əˈsɜrːbɪk əˈsɜːbɪk

صفت تفضیلی:

more acerbic

صفت عالی:

most acerbic

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective

ترش، ترش مزه، دبش، گس

acerbic apples

سیب‌های ترش

adjective

(در مورد کلام و خلق و خو) تند، بددهان، بدخلق، ترشرو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد acerbic

  1. adjective bitter, sharp, or sour
    Synonyms:
    sharp bitter tart acidic harsh acrid astringent caustic

ارجاع به لغت acerbic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «acerbic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/acerbic

لغات نزدیک acerbic

پیشنهاد بهبود معانی