امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Wasteful

ˈweɪstfl ˈweɪstfl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more wasteful
  • صفت عالی:

    most wasteful

معنی

adjective
مصرف، ولخرج، افراط‌کار، متلف، بی‌فایده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد wasteful

  1. adjective not economical
    Synonyms:
    careless cavalier destructive dissipative extravagant immoderate improvident incontinent lavish liberal overdone overgenerous pound-foolish prodigal profligate profuse reckless ruinous spendthrift squandering thriftless uneconomical unthrifty wanton wild
    Antonyms:
    economical thrifty unwasteful

لغات هم‌خانواده wasteful

  • verb - transitive
    waste

ارجاع به لغت wasteful

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wasteful» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wasteful

لغات نزدیک wasteful

پیشنهاد بهبود معانی