فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Wastebasket

ˈweɪstˌbæskət ˈweɪstˌbɑːskɪt

توضیحات:

در انگلیسی بریتانیایی به‌جای wastebasket از wastepaper basket استفاده می‌شود.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable A2

انگلیسی آمریکایی سطل زباله، سطل آشغال، آشغالدان، سطل کاغذباطله، سطل زباله‌ی خشک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

He found a pencil at the bottom of the wastebasket.

او یک مداد در ته سطل آشغال پیدا کرد.

She tossed the crumpled paper into the wastebasket.

کاغذهای مچاله‌شده را داخل سطل زباله پرت کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد wastebasket

  1. noun a container with an open top; for discarded paper and other rubbish
    Synonyms:
    waste basket wastepaper-basket waste-paper basket circular-file
  1. noun garbage can
    Synonyms:
    trashcan wastebin dustbin litter bin waste-paper basket litter basket

ارجاع به لغت wastebasket

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wastebasket» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wastebasket

لغات نزدیک wastebasket

پیشنهاد بهبود معانی