امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Waste Time

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation
وقت تلف کردن link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- Don't waste time on things that don't matter.
- وقتت را برای چیزهایی که مهم نیستند تلف نکن.
- He wasted time playing video games all day.
- او تمام روز را با بازی های ویدیویی وقت تلف کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد waste time

  1. verb idle away time
    Synonyms:
    burn daylight dally dawdle delay dillydally fiddle about fritter away time goof off kill time linger loiter lollygag lose time pass the time piddle procrastinate shilly-shally take one's own sweet time take one's time tarry while away the time

ارجاع به لغت waste time

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «waste time» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/waste-time

لغات نزدیک waste time

پیشنهاد بهبود معانی