فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Ruins

گذشته‌ی ساده:

ruined

شکل سوم:

ruined

وجه وصفی حال:

ruining

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun plural B2

خرابه‌ها، ویرانه‌ها، بقایا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

the ruins of the castle

ویرانه‌های قلعه

He stood very still, staring in at the ruins of his work.

او بی‌حرکت ایستاد و به بقایای کارش نگریست.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ruins

  1. noun buildings that are dilapidated
    Synonyms:
    wreckage wreck rubble debris remains remnants destruction residue detritus traces relics vestiges foundation ashes

Collocations

be in ruins

خرابه بودن، مخروبه بودن

lie in ruins

خرابه بودن، ویران بودن

ارجاع به لغت ruins

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ruins» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ruins

لغات نزدیک ruins

پیشنهاد بهبود معانی