گذشتهی ساده:
ruinedشکل سوم:
ruinedوجه وصفی حال:
ruiningخرابهها، ویرانهها، بقایا
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the ruins of the castle
ویرانههای قلعه
He stood very still, staring in at the ruins of his work.
او بیحرکت ایستاد و به بقایای کارش نگریست.
خرابه بودن، مخروبه بودن
خرابه بودن، ویران بودن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ruins» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ruins