صفت تفضیلی:
more coerciveصفت عالی:
most coerciveاز روی کره و اجبار، اجباری، قهری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The police resorted to coercive measures against the students.
پلیس در مقابل دانشجویان به قلدری متوسل شد (قلدرمنشی کرد).
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «coercive» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/coercive