امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Coercion

koʊˈɜːrʒn kəʊˈɜːʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    coercions

معنی و نمونه‌جمله

noun
اجبار، اضطرار، تهدید و اجبار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- The government was accused of coercion and intrigue against the workers.
- دولت به اعمال زور و دسیسه‌بازی علیه کارگران متهم شد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد coercion

  1. noun compulsion, pressure
    Synonyms:
    browbeating bullying constraint duress force intimidation menace menacing persuasion restraint strong-arm tactic threat threatening violence

ارجاع به لغت coercion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «coercion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/coercion

لغات نزدیک coercion

پیشنهاد بهبود معانی