شکل جمع:
persuasionsتشویق، تحریک، اجبار، متقاعدسازی، نظریه یا عقیده از روی اطمینان، اطمینان، عقیده دینی، نوع، قسم، ترغیب
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
if none of these persuasions move you
اگر هیچ یک از این تشویقیها شما را تحتتأثیر قرار ندهد.
There is an inherent persuasion in some people's voices.
صدای برخی انسانها قانعکنندگی ذاتی دارد.
They hold the persuasion that they'll never be defeated.
آنان بر این باورند که هرگز شکست نخواهند خورد.
people of different religious and political persuasions
مردی با اعتقادات مذهبی و سیاسی مختلف
several Protestant persuasions
چندین فرقهی پروتستان
composers of all different persuasions
آهنگسازان مکاتب کاملاً مختلف
persons of the male persuasion
افراد جنس نر
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «persuasion» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/persuasion