فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Persuasiveness
pərˈsweɪsɪvnəs
pəˈsweɪsɪvnəs
معنی و نمونه‌جمله‌ها
noun
uncountable
متقاعدسازی، قانع‌کنندگی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His rage can diminish the persuasiveness of his argument.
خشم او می‌تواند از قانع‌کنندگیِ استدلالش بکاهد.
clarity and persuasiveness
شفافیت و متقاعدسازی
مترادف و متضاد persuasiveness
-
noun power to influence othersSynonyms:control forcefulness
-
noun the power to induce the taking of a course of action or the embracing of a point of view by means of argument or entreatySynonyms:strengthAntonyms:unpersuasiveness
لغات هم‌خانواده persuasiveness
-
nounpersuasion, persuasiveness
-
adjectivepersuasive
-
verb - transitivepersuade
-
adverbpersuasively
ارجاع به لغت persuasiveness
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «persuasiveness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/persuasiveness
لغات نزدیک persuasiveness
- - persuasive
- - persuasively
- - persuasiveness
- - persulfate
- - pert