آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Pert

pɜːrt pɜːt

معنی pert | جمله با pert

noun adjective

بی‌پرده، گستاخ، پر‌رو، جسور، ماهر، غنچه‌دار، قشنگ، سرحال

noun adjective

( peart ) گستاخ، جسور، سالم وبا روح

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

His children were pert and disobedient.

بچه‌های او پررو و نافرمان بودند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد pert

  1. adjective lively, bold
    Synonyms:
    spirited vivacious animated bright brisk gay keen perky sprightly bold daring audacious brazen fresh forward impudent insolent impertinent presumptuous saucy sassy cheeky smart wise flippant flip nervy smart-alecky breezy jaunty dapper dashing disrespectful
    Antonyms:
    dull lifeless humble

ارجاع به لغت pert

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pert» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pert

لغات نزدیک pert

پیشنهاد بهبود معانی