فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Saucy

ˈsɒːsi ˈsɔːsi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun adjective
خوشمزه، پررو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- a saucy smile
- لبخند با پررویی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد saucy

  1. adjective disrespectful
    Synonyms:
    rude impertinent impudent insolent fresh cheeky bold brazen smart sassy flippant pert forward presumptuous arch nervy brash flip smart-alecky wise combative intrusive meddlesome obtrusive smug snippy contumelious audacious weisenheiming volatile
    Antonyms:
    polite respectful kind

ارجاع به لغت saucy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «saucy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/saucy

لغات نزدیک saucy

پیشنهاد بهبود معانی