با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Saucy

ˈsɒːsi ˈsɔːsi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun adjective
خوشمزه، پررو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- a saucy smile
- لبخند با پررویی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد saucy

  1. adjective disrespectful
    Synonyms: arch, audacious, bold, brash, brazen, cheeky, combative, contumelious, flip, flippant, forward, fresh, impertinent, impudent, insolent, intrusive, meddlesome, nervy, obtrusive, pert, presumptuous, rude, sassy, smart, smart-alecky, smug, snippy, volatile, weisenheiming, wise
    Antonyms: kind, polite, respectful

ارجاع به لغت saucy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «saucy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/saucy

لغات نزدیک saucy

پیشنهاد بهبود معانی