آخرین به‌روزرسانی:

Intrusive

ɪnˈtruːsɪv ɪnˈtruːsɪv

صفت تفضیلی:

more intrusive

صفت عالی:

most intrusive

معنی و نمونه‌جمله

adjective

فضول، فضولانه، سرزده (آینده)، ناخوانده (وارد شونده)، به‌زور داخل‌شونده، فرو‌رونده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

an intrusive remark

اظهارنظر مداخله‌گرانه

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد intrusive

  1. adjective obtrusive
    Synonyms:
    nosy meddling meddlesome interfering invasive prying forward presumptuous protruding

سوال‌های رایج intrusive

صفت تفضیلی intrusive چی میشه؟

صفت تفضیلی intrusive در زبان انگلیسی more intrusive است.

صفت عالی intrusive چی میشه؟

صفت عالی intrusive در زبان انگلیسی most intrusive است.

ارجاع به لغت intrusive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «intrusive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/intrusive

لغات نزدیک intrusive

پیشنهاد بهبود معانی