آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۵ فروردین ۱۴۰۳

    Invasive

    ɪnˈveɪsɪv ɪnˈveɪsɪv

    صفت تفضیلی:

    more invasive

    صفت عالی:

    most invasive

    معنی invasive | جمله با invasive

    adjective

    تهاجمی، هجومی، پیش‌رونده، پیشروی‌کننده

    The invasive thoughts kept creeping into her mind, causing anxiety and worry.

    افکار تهاجمی مدام در ذهن او رخنه می‌کرد و باعث اضطراب و نگرانی می‌شد.

    invasive procedures

    روش‌های تهاجمی

    adjective

    پزشکی (درمان) تهاجمی (هر درمانی که پوست را بشکافد و نیاز به جراحی داشته باشد، تهاجمی محسوب می‌شود.)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    The patient required invasive surgery to remove the tumor.

    بیمار نیاز به جراحی تهاجمی برای برداشتن تومور داشت.

    Invasive testing was necessary to diagnose the illness.

    آزمایش تهاجمی برای تشخیص بیماری ضروری بود.

    noun countable

    متجاوز، مهاجم

    The rapid spread of the invasive has raised concerns about biodiversity loss.

    گسترش سریع این مهاجم، نگرانی‌هایی را در مورد از دست دادن تنوع زیستی ایجاد کرده است.

    Conservationists are working tirelessly to eradicate the invasive from the region.

    حافظان محیط‌زیست به‌طور خستگی‌ناپذیری برای ریشه‌کن کردن مهاجمان از منطقه تلاش می‌کنند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد invasive

    1. adjective involving invasion or aggressive attack
      Synonyms:
      invading incursive
    1. adjective gradually intrusive without right or permission
      Synonyms:
      encroaching trespassing
    1. adjective marked by a tendency to spread especially into healthy tissue
      Antonyms:
      confined noninvasive

    سوال‌های رایج invasive

    صفت تفضیلی invasive چی میشه؟

    صفت تفضیلی invasive در زبان انگلیسی more invasive است.

    صفت عالی invasive چی میشه؟

    صفت عالی invasive در زبان انگلیسی most invasive است.

    ارجاع به لغت invasive

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «invasive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/invasive

    لغات نزدیک invasive

    • - invasion
    • - invasion of privacy
    • - invasive
    • - invective
    • - inveigh
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    humanistic humanities humongous hunch hydration hypothetically ideally trick turban micromanagement hepatitis orange juice lowboy evolutionist aft رغبت مذمت کردن مذاب ذوب شدن ذوب کردن قلابچه‌ماهی چرم‌ماهی گورخرماهی فیل‌ماهی اعتلا اولویت‌بندی کردن پرآب تهاتر کردن جنوب شرقی جوی
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.