گذشتهی ساده:
intubatedشکل سوم:
intubatedسومشخص مفرد:
intubatesوجه وصفی حال:
intubatingپزشکی لوله فروکردن در، بهوسیلهی لوله باز نگاه داشتن، لوله گذاردن در
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی پزشکی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «intubate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/intubate