امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Flip

flɪp flɪp
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    flipped
  • شکل سوم:

    flipped
  • سوم‌شخص مفرد:

    flips
  • وجه وصفی حال:

    flipping
  • شکل جمع:

    flips
  • صفت تفضیلی:

    more flip
  • صفت عالی:

    most flip

توضیحات

در معنای هفتم در انگلیسی بریتانیایی به‌جای flip معمولاً از flippant استفاده می‌شود.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive verb - transitive
برگرداندن (سریع)، چرخیدن، چرخاندن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- He flipped the card over to reveal the hidden side.
- او کارت را برگرداند تا طرف پنهانش را فاش کند.
- Please flip the page to continue reading the story.
- لطفاً برای ادامه‌ی خواندن داستان، صفحه را برگردانید.
- The coin flipped before landing on the table.
- سکه قبل از فرود روی میز روی هوا چرخید.
verb - transitive
غذا و آشپزی برگرداندن، چرخاندن (هنگام پختن غذا) link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی غذا و آشپزی

مشاهده
- She decided to flip the pancakes to ensure they were golden brown on both sides.
- او تصمیم گرفت تا پنکیک‌ها را بچرخاند تا از هر دو طرف قهوه‌ای طلایی باشد.
- Make sure to flip the fish gently so it doesn’t break apart while cooking.
- حتماً ماهی را به آرامی برگردانید تا هنگام پخت‌وپز از هم جدا نشود.
verb - transitive
انگلیسی آمریکایی تعمیر کردن، بازسازی کردن و فروختن
- She decided to flip the old house for a profit after renovating the kitchen.
- او تصمیم گرفت خانه‌ی قدیمی را برای سودآوری بازسازی کند و بفروشد.
- They plan to flip the worn-out furniture and find new buyers.
- آنها قصد دارند مبلمان فرسوده را تعمیر کنند و خریداران جدید پیدا کنند.
verb - intransitive verb - transitive
تغییر طرف، عوض کردن طرف، فروختن، خریدن (رقیب، دوست، دولت، سازمان و...)
- He decided to flip after realizing the truth about the organization.
- او تصمیم گرفت پس از فهمیدن حقیقت درمورد سازمان، طرفش را عوض کند.
- They hoped to flip their rival by offering a better deal.
- آن‌ها امیدوار بودند که با ارائه‌ی معامله‌ی بهتر، رقیب خود را بخرند.
verb - intransitive verb - transitive informal
انگلیسی آمریکایی شهادت دادن، شهادت گرفتن (علیه کسی)
- The lawyer urged her client to flip on his accomplice for a lighter sentence.
- وکیل از موکل خود خواست تا برای حکم سبک‌تر علیه هم‌دست خود شهادت بدهد.
- If you don't cooperate, he might flip and turn on you.
- اگر همکاری نکنید، او ممکن است بر علیه شما شهادت بدهد.
noun countable
چرخش، معلق، پشتک
- The flip of the coin decided the winner of the game.
- چرخش سکه برنده‌ی بازی را تعیین کرد.
- The gymnast executed a flawless flip during her training.
- ژیمناست در طول تمرین خود پشتک بی‌عیب‌ونقصی اجرا کرد.
adjective informal
انگلیسی بریتانیایی گستاخانه، لوده، سبک‌سر
- His flip response to the criticism showed a lack of maturity.
- پاسخ گستاخانه او به انتقاد، عدم بلوغ او را نشان داد.
- The comedian's flip style kept the audience laughing.
- سبک لوده کمدین، ​​مخاطبان را می‌خنداند.
exclamation informal
انگلیسی بریتانیایی قدیمی اوه نه، ای وای
- "Oh, flip! Not again!"
- ای وای! دوباره نه!
- "Flip! I can’t believe they did that!"
- اوه نه! باورم نمیشه اون کار رو کردن!
verb - transitive
اقتصاد فروختن (فروش سهام یا دارایی در فاصله‌ی کمی پس از خرید آن برای به‌دست آوردن سود) link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی اقتصاد

مشاهده
- She decided to flip the house for a quick profit.
- او تصمیم گرفت برای سود سریع خانه را بفروشد.
- They flipped the shares just hours after purchasing them, reaping substantial gains.
- آن‌ها فقط چند ساعت پس از خرید سهام، آن را فروختند و سود قابل توجهی به‌دست آوردند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد flip

  1. noun, verb throw, jump with abandon
    Synonyms:
    toss pitch chuck spin cast flick twist jerk

Idioms

  • flip one's lid (or wig)

    (عامیانه) دیوانه شدن، اختیار از کف دادن، از خود بیخود شدن

ارجاع به لغت flip

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «flip» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/flip

لغات نزدیک flip

پیشنهاد بهبود معانی