از کوره در رفتن، قاطی کردن، عصبانی شدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I flipped out when she told me she and David were getting married.
وقتی گفت قرار است با دیوید ازدواج کند، از کوره در رفتم.
I flipped out when I saw how they had changed my work.
وقتی که دیدم چطور کار مرا تغییر دادهاند، قاطی کردم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «flip out» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/flip-out