آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Freak Out

friːk aʊt friːk aʊt

گذشته‌ی ساده:

freaked out

شکل سوم:

freaked out

سوم‌شخص مفرد:

freaks out

وجه وصفی حال:

freaking out

معنی freak out | جمله با freak out

phrasal verb informal

وحشت‌زده شدن، خیلی هیجان‌زده شدن، از کوره در رفتن، دیوانه شدن، شوکه شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

She freaked out after seeing the spider in her room.

او پس‌از دیدن عنکبوت در اتاقش وحشت‌زده شد.

The kids freaked out when they saw the fireworks.

وقتی بچه‌ها آتش‌بازی را دیدند، خیلی هیجان‌زده شدند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد freak out

  1. verb lose control
    Synonyms:
    lose it go crazy go nuts lose control of oneself lose one's mind lose one's temper fly off the handle hit the ceiling go ballistic go bananas go berserk blow one's top flip out lose one’s cool lose one’s composure go off the deep end crack up break down blow one's stack wig out go ape blow one’s mind go haywire flip one's lid work oneself up blow a gasket

ارجاع به لغت freak out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «freak out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/freak-out

لغات نزدیک freak out

پیشنهاد بهبود معانی