آخرین به‌روزرسانی:

Blow One's Stack

معنی و نمونه‌جمله‌ها

slang

(آمریکا ـ عامیانه) از کوره دررفتن، به‌شدت خشمگین شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

When he came in and saw the mess he blew his stack.

وقتی وارد شد و نابسامانی را دید، از کوره دررفت.

The customer blew his stack when the server spilled a drink on him.

وقتی‌ که پیشخدمت نوشیدنی را روی مشتری ریخت، او به‌شدت خشمگین شد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد blow one's stack

  1. verb become violently angry
    Synonyms:
    get mad lose one's temper blow up blow one's top blow a fuse

ارجاع به لغت blow one's stack

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «blow one's stack» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/blow-ones-stack

لغات نزدیک blow one's stack

پیشنهاد بهبود معانی