فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Pertain

pɜrːˈteɪn pəˈteɪn

گذشته‌ی ساده:

pertained

شکل سوم:

pertained

سوم‌شخص مفرد:

pertains

وجه وصفی حال:

pertaining

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive

وابسته بودن، مربوط بودن، متعلق بودن، جزو چیزی بودن

The new regulations pertain to all employees, regardless of their job title.

مقررات جدید به همه‌ی کارکنان فارغ از عنوان شغلی‌شان مربوط می‌شود.

This discussion does not pertain to our current project.

این بحث به پروژه‌ی اخیر ما مربوط نیست.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a job that pertains to one man alone

شغلی که تنها به یک نفر مربوط می‌شود

lands pertaining to an estate

زمین‌های جزو یک ملک

those who pertained to the Islamic tradition

آنان که به سنن اسلامی وابستگی داشتند

all the death and destruction pertaining to war

همه‌ی مرگ‌ها و خرابی‌های مربوط به جنگ

in matters that pertain to man and his environment

در مسائلی که به انسان و محیط او مربوط می‌شود

historical documents pertaining to Nadder Shah

اسناد تاریخی مربوط به نادرشاه

laws pertaining to divorce

قوانین راجع به طلاق

verb - intransitive

مناسب بودن، شایسته بودن، سزیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

conduct that pertains to a lady

رفتاری که شایسته‌ی یک خانم است

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pertain

  1. verb be relevant to
    Synonyms:
    relate concern affect apply refer regard touch connect associate bear on be pertinent be appropriate belong be part of befit join combine appertain inhere with vest

ارجاع به لغت pertain

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pertain» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pertain

لغات نزدیک pertain

پیشنهاد بهبود معانی