گذشتهی ساده:
pertainedشکل سوم:
pertainedسومشخص مفرد:
pertainsوجه وصفی حال:
pertainingوابسته بودن، مربوط بودن، متعلق بودن، جزو چیزی بودن
The new regulations pertain to all employees, regardless of their job title.
مقررات جدید به همهی کارکنان فارغ از عنوان شغلیشان مربوط میشود.
This discussion does not pertain to our current project.
این بحث به پروژهی اخیر ما مربوط نیست.
a job that pertains to one man alone
شغلی که تنها به یک نفر مربوط میشود
lands pertaining to an estate
زمینهای جزو یک ملک
those who pertained to the Islamic tradition
آنان که به سنن اسلامی وابستگی داشتند
all the death and destruction pertaining to war
همهی مرگها و خرابیهای مربوط به جنگ
in matters that pertain to man and his environment
در مسائلی که به انسان و محیط او مربوط میشود
historical documents pertaining to Nadder Shah
اسناد تاریخی مربوط به نادرشاه
laws pertaining to divorce
قوانین راجع به طلاق
مناسب بودن، شایسته بودن، سزیدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
conduct that pertains to a lady
رفتاری که شایستهی یک خانم است
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «pertain» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pertain