گذشتهی ساده:
befittedشکل سوم:
befittedسومشخص مفرد:
befitsوجه وصفی حال:
befittingمناسب بودن، شایسته بودن، درخور بودن، برازنده بودن، سزاوار بودن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His behavior ill befits a university professor.
رفتار او شایستهی یک استاد دانشگاه نیست.
Dress in a way that befits your age.
جوری لباس بپوش که مناسب سنت باشد.
گذشتهی ساده befit در زبان انگلیسی befitted است.
شکل سوم befit در زبان انگلیسی befitted است.
وجه وصفی حال befit در زبان انگلیسی befitting است.
سومشخص مفرد befit در زبان انگلیسی befits است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «befit» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/befit