گذشتهی ساده:
befellشکل سوم:
befallenسومشخص مفرد:
befallsوجه وصفی حال:
befallingهمچنین میتوان از bechance به جای befall استفاده کرد.
در رسیدن، اتفاق افتادن، رخ دادن، روی دادن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
What befell them?
چه بر آنها گذشت؟
She knew no harm would ever befall her daughter.
او میدانست که هرگز صدمهای به دخترش وارد نخواهد شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «befall» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/befall