آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Jell

dʒel dʒel dʒel

معنی jell | جمله با jell

noun adverb

لرزانک، منجمد کردن، دلمه شدن، سفت کردن، بستن، ماسیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

I did not understand the story at all because its parts did not properly jell.

اصلاً داستان را نفهمیدم؛ چون جزئیات آن درست شکل نیافته بود.

Plans that have not jelled yet.

نقشه‌هایی که هنوز شکل نگرفته‌اند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد jell

ارجاع به لغت jell

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «jell» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/jell

لغات نزدیک jell

پیشنهاد بهبود معانی