فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Gelatinize

dʒəˈlætˌnaɪz dʒɪˈlætɪnaɪz

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive adverb

تبدیل به دلمه یا ژلاتین کردن، ژلاتین زدن به، با ژلاتین پوشاندن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Boiling at high temperatures gelatinizes.

جوشاندن در حرارت‌های بالا باعث ایجاد ژلاتین می‌شود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gelatinize

  1. verb to change or be changed from a liquid into a soft, semisolid, or solid mass
    Synonyms:
    set clot coagulate congeal curdle jell jelly gelatinise

ارجاع به لغت gelatinize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gelatinize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gelatinize

لغات نزدیک gelatinize

پیشنهاد بهبود معانی