آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Befog

American: bɪˈfɔːɡ British: bɪˈfɒɡ

معنی befog | جمله با befog

با مه پوشیدن، گیج کردن، سردرگم کردن، مبهم کردن، مه‌‌آلود کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

to befog an issue

مطلبی را مبهم کردن

Old age has befogged his mind.

پیری، فکرش را مختل کرده است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد befog

  1. verb make less visible or unclear
    Synonyms:

ارجاع به لغت befog

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «befog» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/befog

لغات نزدیک befog

پیشنهاد بهبود معانی