گذشتهی ساده:
obfuscatedشکل سوم:
obfuscatedسومشخص مفرد:
obfuscatesوجه وصفی حال:
obfuscatingگیج کردن، مبهم و تاریک کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Don't obfuscate the main issue by giving unimportant details.
مطلب اصلی را با آوردن جزئیات کماهمیت مبهم نکن.
to obfuscate one's reader
خوانندهی خود را دچار سردرگمی کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «obfuscate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/obfuscate