آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Fog

fɑːɡ / / fɒːɡ fɒɡ

گذشته‌ی ساده:

fogged

شکل سوم:

fogged

سوم‌شخص مفرد:

fogs

وجه وصفی حال:

fogging

معنی fog | جمله با fog

noun A2

آب‌و‌هوا مه، تیرگی، ابهام

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی آب‌و‌هوا

مشاهده

Dense fog made driving difficult.

مه غلیظ رانندگی را دشوار می‌کرد.

Fog had covered the mountain's peak.

مه قله‌ی کوه را پوشانده بود.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Nicotine fog had filled the room.

دود نیکوتین اتاق را پر کرده بود.

I am in a complete fog about it.

اصلاً از آن سر درنمی‌آورم.

Steam has fogged the bathroom windows.

پنجره‌های حمام بخار کرده است.

Mutual suspicion fogged the atmosphere of the negotiations.

سوء ظن متقابل، محیط مذاکرات را تیره کرد.

verb - transitive

تیره کردن، مه گرفتن، مه‌آلود بودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد fog

  1. noun heavy mist that reduces visibility
    Synonyms:
    haze smog murk gloom vapor smoke cloud obscurity steam murkiness soup miasma pea soup brume effluvium film smother wisp nebula grease ground clouds smaze London fog visibility zero-zero
    Antonyms:
  1. noun mental unclarity

سوال‌های رایج fog

گذشته‌ی ساده fog چی میشه؟

گذشته‌ی ساده fog در زبان انگلیسی fogged است.

شکل سوم fog چی میشه؟

شکل سوم fog در زبان انگلیسی fogged است.

وجه وصفی حال fog چی میشه؟

وجه وصفی حال fog در زبان انگلیسی fogging است.

سوم‌شخص مفرد fog چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد fog در زبان انگلیسی fogs است.

ارجاع به لغت fog

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fog» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fog

لغات نزدیک fog

پیشنهاد بهبود معانی