فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Murk

mɜːrk mɜːk

توضیحات:

همچنین می‌توان از mirk به‌ جای murk استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

تاریکی، تیرگی

The deep murk of the night enveloped the city.

تاریکی کامل شب شهر را فرا گرفته بود.

As the storm clouds gathered, the sky was filled with a foreboding murk that signaled an impending downpour.

با جمع شدن ابرهای طوفانی، آسمان تیرگی دل‌شوره‌آور به خود گرفته بود که خبر از بارش باران قریب‌الوقوع می‌داد.

adjective

قدیمی تاریک، تیره

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The murk room was barely illuminated by the flickering candlelight.

اتاق تاریک به‌سختی با نور سوسوزن شمع روشن شده بود.

The foggy night created a murk ambiance that made it difficult to see more than a few feet ahead.

شب مه‌آلود محیطی تیره ایجاد کرد که دیدن بیش از چند فوت جلوتر را دشوار می‌کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد murk

  1. noun darkness
    Synonyms:
    gloom dimness murkiness dusk

ارجاع به لغت murk

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «murk» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/murk

لغات نزدیک murk

پیشنهاد بهبود معانی