همچنین میتوان از mirk به جای murk استفاده کرد.
تاریکی، تیرگی
The deep murk of the night enveloped the city.
تاریکی کامل شب شهر را فرا گرفته بود.
As the storm clouds gathered, the sky was filled with a foreboding murk that signaled an impending downpour.
با جمع شدن ابرهای طوفانی، آسمان تیرگی دلشورهآور به خود گرفته بود که خبر از بارش باران قریبالوقوع میداد.
قدیمی تاریک، تیره
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The murk room was barely illuminated by the flickering candlelight.
اتاق تاریک بهسختی با نور سوسوزن شمع روشن شده بود.
The foggy night created a murk ambiance that made it difficult to see more than a few feet ahead.
شب مهآلود محیطی تیره ایجاد کرد که دیدن بیش از چند فوت جلوتر را دشوار میکرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «murk» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/murk