فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Smoke

smoʊk sməʊk

گذشته‌ی ساده:

smoked

شکل سوم:

smoked

سوم‌شخص مفرد:

smokes

وجه وصفی حال:

smoking

شکل جمع:

smokes

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable B1

دود، مه غلیظ، بخار

Where there's smoke there's fire.

هیچ دودی بی آتش نیست.

the smoke that hides the truth

ابری که واقعیت را نهان می‌سازد

نمونه‌جمله‌های بیشتر

These hopes and plans were only smoke.

این امیدها و طرح‌ها چیزی جز وهم و خیال نبودند.

the smoke rising from the horse's buttocks

بخاری که از کفل اسب بلند می‌شد

The room was filled with smoke.

اتاق پر از دود بود.

cigarette smoke

دود سیگار

noun countable

استعمال دود، استعمال دخانیات

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

He went out for a smoke.

برای سیگار کشیدن بیرون رفت.

verb - transitive verb - intransitive

دود کردن، دود دادن، سیگار کشیدن

no smoking!

استعمال دخانیات ممنوع است!

Smoking opium makes one lazy.

تریاک کشیدن آدم را تنبل می‌کند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

He smokes ten cigarettes a day.

روزی ده تا سیگار می‌کشد.

A cottage chimney smokes.

دودکش یک کلبه دود بیرون می‌دهد.

The sun should be looked at only through smoked glass.

فقط باید با شیشه‌ی دودی به خورشید نگاه کرد.

It is dangerous if a kerosene heater smokes.

بخاری نفتی اگر دود بکند خطرناک است.

a smoking exhaust pipe

لوله‌ی اگزوز که از آن دود متصاعد می‌شود

We decided to smoke the rebels out of their defensive tunnels.

تصمیم گرفتیم که با دود شورشیان را از زاغه‌های دفاعی خود بیرون برانیم.

to smoke an animal from its lair

جانوری را با دود از لانه‌ی خود بیرون کشیدن

smoked fish

ماهی دودی

smoked ham

گوشت خوک دودی

the smoked walls of the old building

دیوارهای دود‌زده‌ی بنای قدیمی

Ali smokes, so does his wife.

علی سیگاری است، زنش هم همین‌طور.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد smoke

  1. noun fume; cigarette
    Synonyms:
    gas vapor fog exhaust smog pollution mist cig cigarette butt soot

Phrasal verbs

smoke out

با دود بیرون آوردن (مار و غیره)، از مخفیگاه بیرون کشیدن (گویی با دود)

باعث فاش شدن چیزی شدن

لغات هم‌خانواده smoke

  • verb - transitive
    smoke

ارجاع به لغت smoke

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «smoke» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/smoke

لغات نزدیک smoke

پیشنهاد بهبود معانی