شکل جمع:
smogsآبوهوا آمیزواج مهدود (مخلوطی از دود و مه طبیعی که در برخی از مواقع با آلایندههای دیگر ترکیب و باعث تشدید اثرات مضر آنها میشود)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی آبوهوا
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The smog from the factory chimneys hung in the air, causing a foul smell and reducing visibility.
مهدود ناشی از دودکشهای کارخانه در هوا معلق بود و باعث ایجاد بوی بد و کاهش دید میشد.
The city was covered in a thick blanket of smog.
شهر از مهدود غلیظی پوشیده شده بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «smog» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/smog