گذشتهی ساده:
sootedشکل سوم:
sootedسومشخص مفرد:
sootsوجه وصفی حال:
sootingدوده، دوده بخاری، رنگ سیاه دوده، دوده زدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The heater pipe is filled with soot.
لولهی بخاری پر از دوده است.
The pipe is sooty.
دوده لوله را گرفته است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «soot» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/soot