آخرین به‌روزرسانی:

Smokiness

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

دودگرفتگی، پُردود بودن، پُردودی، (به‌دلیلِ دود) سیاهی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

He hates the smokiness of pubs and bars.

از پُردود بودن میخانه‌‌ها و بارها متنفر است.

the smokiness of the room.

دودگرفتگی اتاق

پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده smokiness

ارجاع به لغت smokiness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «smokiness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/smokiness

لغات نزدیک smokiness

پیشنهاد بهبود معانی