با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Mystify

ˈmɪstɪfaɪ ˈmɪstɪfaɪ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    mystified
  • شکل سوم:

    mystified
  • سوم‌شخص مفرد:

    mystifies
  • وجه وصفی حال:

    mystifying

معنی و نمونه‌جمله

adverb
گیج کردن، رمزی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- I was mystified by what he said.
- حرف‌های او مرا مبهوت کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mystify

  1. verb bewilder, confuse
    Synonyms: baffle, bamboozle, beat, befog, buffalo, confound, deceive, elude, escape, floor, fog in, hoodwink, lick, lie, perplex, puzzle, stump, throw, trick
    Antonyms: clear up, enlighten, explain, explicate

ارجاع به لغت mystify

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mystify» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mystify

لغات نزدیک mystify

پیشنهاد بهبود معانی