آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Elude

ɪˈluːd ɪˈluːd

معنی elude | جمله با elude

verb - transitive formal

از زیر دست در رفتن، شانه خالی کردن، روگردانیدن، سرپیچیدن

to elude one's responsibilities

از مسئولیت‌های خود شانه خالی کردن

Success always seems to elude him no matter how hard he tries.

به نظر می‌رسد که موفقیت همیشه از او رو می‌گرداند، مهم نیست که چقدر تلاش می‌کند.

verb - transitive

در رفتن، فرار کردن، گریختن، طفره رفتن، حاشیه رفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The thief eluded the police.

دزد از دست پلیس فرار کرد.

Despite his best efforts, he could not elude the haunting memories of his past.

باوجود تمام تلاش‌هایش، او نتوانست از خاطرات تلخ گذشته‌اش فرار کند.

verb - transitive formal

از ذهن پریدن، از یاد رفتن

The answer to the question eludes me; I can't recall it.

پاسخ این سوال از ذهن من پرید؛ نمی‌توانم آن را به یاد بیاورم.

His name eludes me.

اسمش را به یاد نمی‌آورم.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد elude

ارجاع به لغت elude

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «elude» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/elude

لغات نزدیک elude

پیشنهاد بهبود معانی