فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Elucidate
ɪˈluːsədeɪt
ɪˈluːsədeɪt
گذشته‌ی ساده:
elucidatedشکل سوم:
elucidatedسوم‌شخص مفرد:
elucidatesوجه وصفی حال:
elucidatingمعنی و نمونه‌جمله
روشن کردن، توضیح دادن، شفاف، روشن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
to elucidate a difficult text
متن دشواری را توضیح دادن
مترادف و متضاد elucidate
-
verb explain in detailSynonyms:clarify explain illustrate interpret spell out expound illuminate exemplify annotate decode demonstrate draw a picture enlighten get across gloss make perfectly clear make plain make see daylight prove shed light on throw light on unfold clear clear upAntonyms:confuse obscure mix up distract mystify be vague make ambiguous
ارجاع به لغت elucidate
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «elucidate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/elucidate
لغات نزدیک elucidate
- - ELT
- - eluate
- - elucidate
- - elucidation
- - elude