Expound

ɪkˈspaʊnd ɪkˈspaʊnd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb
تفسیرکردن، به تفصیل شرح دادن، واضح کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- He expounded on his latest theory for his students.
- او آخرین تئوری خود را برای شاگردانش شرح داد.
- He was expounding on the religious significance of some biblical poems.
- او اهمیت مذهبی برخی از شعرهای انجیل را نشان می‌داد.
- He expounded on the many good reasons for getting to know New York.
- او درباره‌ی دلایل خوب و متعددی که برای آشنایی با شهر نیویورک لازم بود حرف زد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد expound

  1. verb talk about in great detail
    Synonyms:
    explain describe state express present illustrate comment interpret elucidate clarify delineate set forth spell out discourse explicate exemplify unfold construe enucleate

ارجاع به لغت expound

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «expound» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/expound

لغات نزدیک expound

پیشنهاد بهبود معانی