گذشتهی ساده:
construedشکل سوم:
construedسومشخص مفرد:
construesوجه وصفی حال:
construingتفسیر کردن، تعبیر کردن، استنباط کردن
They construed my words as critical and hostile.
آنها حرفهای مرا انتقادی و خصومتآمیز تعبیر کردند.
Her silence was construed as agreement.
سکوت او را حمل بر توافق کردند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «construe» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/construe