آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Consubstantiate

معنی consubstantiate

verb - transitive verb - intransitive

هم‌سرشت کردن، هم‌گوهر کردن، دارای یک ذات یا طبیعت کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت consubstantiate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «consubstantiate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/consubstantiate

لغات نزدیک consubstantiate

پیشنهاد بهبود معانی