آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Clear Up

American: ˈklɪrʌp British: klɪərʌp

معنی clear up | جمله با clear up

verb - transitive B2

مرتب کردن، منظم کردن، جمع و جور کردن

verb - transitive

(رمز، راز) کشف کردن، گشودن، (مشکل) حل کردن، رفع کردن، رفع و رجوع کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

This drug will clear up your cold.

این دارو سرماخوردگی تو را برطرف خواهد کرد.

verb - transitive

آب‌و‌هوا (هوا، آسمان) صاف شدن، باز شدن، روشن شدن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی آب‌و‌هوا

مشاهده
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد clear up

  1. verb become improved
    Synonyms:
    improve pick up brighten lift die down die away blow over become fair become sunny lapse run its course
    Antonyms:

ارجاع به لغت clear up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «clear up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/clear-up

لغات نزدیک clear up

پیشنهاد بهبود معانی