آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Phrasal verbs
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Answer

    ˈænsər ˈɑːnsə

    گذشته‌ی ساده:

    answered

    شکل سوم:

    answered

    سوم‌شخص مفرد:

    answers

    وجه وصفی حال:

    answering

    شکل جمع:

    answers

    معنی answer | جمله با answer

    noun countable uncountable A1

    پاسخ، جواب

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی مقدماتی

    مشاهده

    His answer was negative.

    پاسخ او منفی بود.

    His answer was a hefty punch on my chin.

    پاسخش مشت محکمی بر چانه‌ام بود.

    noun countable uncountable

    دفاع، دفاعیه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    noun countable

    راه حل، چاره، حل مسئله

    Money is not the answer to every problem.

    پول چاره‌ی هر دردی نیست.

    verb - transitive verb - intransitive

    پاسخ دادن، جواب دادن

    He did not answer my letter.

    او به نامه‌ی من جواب نداد.

    Please answer my question.

    لطفاً به پرسش من پاسخ بدهید.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Answer the phone!

    تلفن را جواب بده!

    verb - transitive verb - intransitive

    از عهده برآمدن، ضمانت کردن

    verb - transitive verb - intransitive

    تلافی کردن، عمل به مثل کردن

    We bombed their cities; they answered by sinking our ships.

    ما شهرهای آن‌ها را بمباران کردیم و آن‌ها با غرق کردن کشتی‌های ما تقاص پس گرفتند.

    verb - transitive verb - intransitive

    به‌کار آمدن، به‌کاررفتن، به‌درد خوردن

    verb - intransitive

    جوابگو شدن، پاسخگو شدن

    He only answers to the landlord.

    او فقط به ارباب جوابگو است.

    verb - transitive

    واکنش کردن، (در پاسخ به عمل کسی یا چیزی) واکنش نشان دادن

    The horse answered to its owner's touch.

    اسب نسبت به نوازش صاحبش واکنش نشان داد.

    verb - transitive

    جواب احتیاج را دادن

    His salary did not answer all their needs.

    حقوق او جوابگوی کلیه‌ی نیازهای آن‌ها نبود.

    verb - transitive

    دفاع کردن (از)

    verb - transitive

    مطابق بودن (با)

    He answers to the description.

    او شبیه توصیفی است که از او شده.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد answer

    1. noun reply; reaction
      Synonyms:
      response reply reaction statement comment report explanation feedback solution justification vindication defense rebuttal retort rejoinder comeback remark riposte acknowledgment observation disclosure return sign antiphon close key elucidation plea counterclaim parting shot the ticket resolution thank-you note back talk lip crack guff wisecrack pay dirt cooler backcap interpretation repartee topper quick fix band-aid
      Antonyms:
      question
    1. verb reply, react
      Synonyms:
      respond say answer back react reply rejoin return acknowledge remark explain resolve settle defend deny dispute refute rebut retort claim contest disprove argue talk back back talk sass feedback echo parry counterclaim plead get back to be in touch solve field the question shoot back get back at retaliate comeback back at you give a snappy comeback squelch top
      Antonyms:
      ask question
    1. verb solve; fulfill
      Synonyms:
      do deal with solve work satisfy meet fill serve suit fit pass qualify suffice correspond conform clarify elucidate correlate work through crack dope dope out lick unzip measure up

    Phrasal verbs

    answer back

    گستاخانه پاسخ دادن، حاضر جوابی کردن

    سوال‌های رایج answer

    گذشته‌ی ساده answer چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده answer در زبان انگلیسی answered است.

    شکل سوم answer چی میشه؟

    شکل سوم answer در زبان انگلیسی answered است.

    شکل جمع answer چی میشه؟

    شکل جمع answer در زبان انگلیسی answers است.

    وجه وصفی حال answer چی میشه؟

    وجه وصفی حال answer در زبان انگلیسی answering است.

    سوم‌شخص مفرد answer چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد answer در زبان انگلیسی answers است.

    ارجاع به لغت answer

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «answer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/answer

    لغات نزدیک answer

    • - anshan
    • - Ansoff Matrix
    • - answer
    • - answer back
    • - answer for
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    scopolamine hysteric hysterics organic thematic think twice thirster thought-provoking thoughtfulness through throw a tantrum throw in the towel hospitality huge effect hugo فانوس‌ماهی زمردماهی شش‌ماهی لای‌ماهی صحنه‌آرایی صحه صداع صدمه مصدوم ضخیم ضخامت طرز تلفظ مرغوبیت راغب
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.