فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Answer For

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb

مسئولیت چیزی را در دست داشتن، تقصیر چیزی را به عهده گرفتن

Their coach must answer for the team’s poor performance.

مربی آن‌ها باید مسئولیت عملکرد ضعیف تیم را به عهده بگیرد.

We expect parents to answer for their children's behavior.

ما انتظار داریم والدین مسئولیت رفتار فرزندان خود را به عهده بگیرند.

phrasal verb

ضمانت کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
phrasal verb

چیزی را ضمانت کردن، به شخصیت کسی گواهی دادن

phrasal verb

ضمانت کردن، عهده‌دار شدن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد answer for

  1. phrasal verb be held responsible for; to take the blame for something
    Synonyms:
    be responsible for account for take the blame for accept the responsibility for explain justify pay for atone for
  1. phrasal verb guarantee
  1. phrasal verb vouch for (someone); to attest to the character of (someone)

ارجاع به لغت answer for

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «answer for» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/answer-for

لغات نزدیک answer for

پیشنهاد بهبود معانی