مسئولیت چیزی را در دست داشتن، تقصیر چیزی را به عهده گرفتن
Their coach must answer for the team’s poor performance.
مربی آنها باید مسئولیت عملکرد ضعیف تیم را به عهده بگیرد.
We expect parents to answer for their children's behavior.
ما انتظار داریم والدین مسئولیت رفتار فرزندان خود را به عهده بگیرند.
چیزی را ضمانت کردن، به شخصیت کسی گواهی دادن
ضمانت کردن، عهدهدار شدن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «answer for» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/answer-for