گذشتهی ساده:
correlatedشکل سوم:
correlatedسومشخص مفرد:
correlatesوجه وصفی حال:
correlatingشکل جمع:
correlatesقرین، مرتبط، وابسته، همبستگی داشتن، مرتبط کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
to be correlated
همبسته بودن
Old age and conservatism are often correlated.
پیری و محافظهکاری اغلب به هم وابستهاند.
گذشتهی ساده correlate در زبان انگلیسی correlated است.
شکل سوم correlate در زبان انگلیسی correlated است.
شکل جمع correlate در زبان انگلیسی correlates است.
وجه وصفی حال correlate در زبان انگلیسی correlating است.
سومشخص مفرد correlate در زبان انگلیسی correlates است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «correlate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/correlate