۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Disassociate

ˌdɪsəˈsoʊsieɪt ˌdɪsəˈsəʊʃieɪt / / -sieɪt

گذشته‌ی ساده:

disassociated

شکل سوم:

disassociated

سوم‌شخص مفرد:

disassociates

وجه وصفی حال:

disassociating

معنی و نمونه‌جمله

adverb

جداکردن، مجزاکردن، همکاری نکردن، از همکاری دست کشیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

He disassociated himself from the business.

او با آن بنگاه قطع رابطه کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد disassociate

  1. verb to remove from association with
    Synonyms:
    separate disconnect detach withdraw disengage dissociate disunite part divorce uncouple disaffiliate disjoint abstract

سوال‌های رایج disassociate

گذشته‌ی ساده disassociate چی میشه؟

گذشته‌ی ساده disassociate در زبان انگلیسی disassociated است.

شکل سوم disassociate چی میشه؟

شکل سوم disassociate در زبان انگلیسی disassociated است.

وجه وصفی حال disassociate چی میشه؟

وجه وصفی حال disassociate در زبان انگلیسی disassociating است.

سوم‌شخص مفرد disassociate چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد disassociate در زبان انگلیسی disassociates است.

ارجاع به لغت disassociate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «disassociate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/disassociate

لغات نزدیک disassociate

پیشنهاد بهبود معانی