آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۸ اسفند ۱۴۰۲

    Squelch

    skweltʃ skweltʃ

    گذشته‌ی ساده:

    squelched

    شکل سوم:

    squelched

    سوم‌شخص مفرد:

    squelches

    وجه وصفی حال:

    squelching

    شکل جمع:

    squelches

    معنی squelch | جمله با squelch

    verb - intransitive

    شلپ‌شلپ کردن، صدای شلپ‌شلپ درآوردن

    With each step, his boots squelched.

    با هر قدم، چکمه‌هایش شلپ‌شلپ می‌کرد.

    As they crossed the swampy terrain, their shoes continued to squelch.

    هنگامی که از زمین باتلاقی عبور می‌کردند، کفش‌هایشان هم‌چنان صدای شلپ‌شلپ درمی‌آورد.

    verb - transitive

    انگلیسی آمریکایی پایان دادن، خاتمه دادن (به چیزی که مشکل‌ساز شده است)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    She squelched all the rumors by providing concrete evidence.

    او با ارائه‌ی شواهد محکم به تمام شایعات پایان داد.

    I had to squelch the rumors before they spread any further.

    مجبور شدم به این شایعات پیش از اینکه بیشتر منتشر شوند خاتمه دهم.

    verb - transitive

    انگلیسی آمریکایی سرکوب کردن، منکوب کردن، خفه کردن، خاموش کردن (با نیروی قهریه یا فشار)

    The people's inner joy that neither war nor poverty could squelch.

    نه جنگ و نه فقر نتوانسته بود شادی درونی مردم را سرکوب کند.

    The boss decided to squelch any dissenting opinions during the meeting.

    رئیس تصمیم گرفت در طول جلسه هرگونه نظر مخالف را خاموش کند.

    noun countable

    شلپ‌شلپ (اغلب به‌صورت مفرد می‌آید)

    a squelch in the mud

    شلپ‌شلپ در گل‌و‌لای

    The sound of the wet sponge hitting the floor was a good squelch.

    صدای برخورد اسفنج خیس به زمین، شلپ‌شلپ خوبی بود.

    verb - transitive

    شلپ‌شلپ‌کنان رفتن، شلپ‌شلپ‌کنان حرکت کردن

    Cows were squelching in the mud.

    گاوها در گل شلپ‌شلپ‌کنان می‌رفتند.

    She squelched through the muddy field.

    او در مزرعه‌ی گل‌آلود شلپ‌شلپ‌کنان حرکت کرد.

    noun

    خاموش شدن، سرکوب شدن (عمل)

    The squelch of his laughter was indicative of his attempt to suppress his amusement.

    خاموش شدن صدای خنده‌اش نشان‌دهنده‌ی تلاشش برای سرکوب سرگرمی‌اش بود.

    His attempt to reveal classified information was met with a swift squelch.

    تلاشش برای فاش کردن اطلاعات طبقه‌بندی‌شده با سرکوب سریع روبه‌رو شد.

    verb - transitive

    له کردن (با افتادن روی چیزی یا لگدمال کردن)

    Camels squelched the peaches underfoot.

    شترها هلوها را زیر پا له کردند.

    He squelched the bug beneath his shoe.

    حشره‌ی زیر کفشش را له کرد.

    noun

    (الکترونیک) خاموش‌ساز (مدار کاهش‌دهنده‌ی یا حذف‌کننده‌ی نویز در گیرنده‌ی رادیویی)

    The squelch in my radio receiver was able to eliminate all background noise.

    خاموش‌ساز در گیرنده‌ی رادیویی من قادر بود تمام نویزهای پس‌زمینه را از بین ببرد.

    Adjusting the squelch on my old car radio helped improve the overall sound quality.

    تنظیم کردن خاموش‌ساز در رادیوی ماشین قدیمی من به بهبود کیفیت کلی صدا کمک کرد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد squelch

    1. verb suppress, restrain
      Synonyms:
      repress restrain stifle smother crush oppress quench extinguish squash kill censure thwart muffle quetch shush strangle black out sit on settle
      Antonyms:
      release allow

    سوال‌های رایج squelch

    گذشته‌ی ساده squelch چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده squelch در زبان انگلیسی squelched است.

    شکل سوم squelch چی میشه؟

    شکل سوم squelch در زبان انگلیسی squelched است.

    شکل جمع squelch چی میشه؟

    شکل جمع squelch در زبان انگلیسی squelches است.

    وجه وصفی حال squelch چی میشه؟

    وجه وصفی حال squelch در زبان انگلیسی squelching است.

    سوم‌شخص مفرد squelch چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد squelch در زبان انگلیسی squelches است.

    ارجاع به لغت squelch

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «squelch» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/squelch

    لغات نزدیک squelch

    • - squeeze through (or by)
    • - squeezer
    • - squelch
    • - squelch circuit
    • - squelcher
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.