فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Sit On

معنی‌ها

phrasal verb

مسدود کردن، توقیف کردن

phrasal verb

مانع شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
phrasal verb

مسکوت گذاشتن

phrasal verb

عضو بودن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sit on

  1. phrasal verb block, suppress
  1. phrasal verb restrain (a person), restrain
  1. phrasal verb take no action on
  1. phrasal verb be a member of

ارجاع به لغت sit on

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sit on» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sit-on

لغات نزدیک sit on

پیشنهاد بهبود معانی