فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Sit In

ˈsɪt̬ɪn ˈsɪtɪn

توضیحات:

شکل نوشتاری این لغت در حالت اسم (Noun): sit-in

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb

تحصن کردن، بست نشستن

The protesters decided to sit in at the city hall to demand changes in the local government's policies.

معترضان تصمیم گرفتند تا در ساختمان شهرداری تحصن کنند و خواستار تغییر در سیاست‌های دولت محلی شوند.

The students decided to sit in the principal's office until their demands for better cafeteria food were met.

دانش‌آموزان تصمیم گرفتند تا زمانی که خواسته‌هایشان برای غذای بهتر در سالن غذاخوری برآورده شود، در دفتر مدیر بست بنشینند.

phrasal verb

حضور داشتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

The professor allowed me to sit in on her lecture.

پروفسور به من اجازه داد سر کلاس درس او حضور داشته باشم.

The boss asked me to sit in on the sales training seminar.

رئیس از من خواست که در سمینار آموزش فروش حضور داشته باشم.

noun countable

تحصن، بست‌نشینی

The students organized a sit-in at the university's administration building to protest against tuition fee increases.

دانشجویان در اعتراض به افزایش شهریه‌ها در ساختمان اداری دانشگاه تحصن برپا کردند.

The sit-in at the university lasted for several days.

بست‌نشینی در دانشگاه چندین روز ادامه داشت.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت sit in

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sit in» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sit-in-2

لغات نزدیک sit in

پیشنهاد بهبود معانی