فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Sit Down

ˈsɪtˈdaʊn ˈsɪtˈdaʊn sɪtdaʊn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • phrasal verb A1
    نشستن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد sit down

  1. phrasal verb Assume a low or sunken position

ارجاع به لغت sit down

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sit down» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sit down

لغات نزدیک sit down

پیشنهاد بهبود معانی