گذشتهی ساده:
repliedشکل سوم:
repliedسومشخص مفرد:
repliesوجه وصفی حال:
replyingشکل جمع:
repliesپاسخ دادن، جواب دادن (با گفتار یا نوشتار)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
I did not know what to reply.
نمیدانستم چه پاسخی بدهم.
You did not reply to my letter.
به نامهی من جواب ندادی.
She replied to the speech with a few words of thanks.
با چند کلمهی تشکر به نطق پاسخ داد.
پاسخ، جواب
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Her reply to me was vague.
پاسخ او به پرسش من مبهم بود.
I eagerly await your prompt reply to my email.
مشتاقانه منتظر جواب سریع شما به ایمیلم هستم.
His thoughtful reply to the question impressed the entire audience.
پاسخ متفکرانهی او به این پرسش همهی حضار را تحتتأثیر قرار داد.
پاسخ دادن، واکنش نشان دادن (بهویژه به حمله یا تیراندازی)
They fired at us and we replied with machine gun.
آنها به ما تیراندازی کردند و ما با مسلسل به آنها پاسخ دادیم.
As the enemy troops advanced, our soldiers readied themselves to reply.
با پیشروی نیروهای دشمن، سربازان ما خود را برای واکنش آماده کردند.
پژواک داشتن
The church bell replied loudly.
ناقوس کلیسا با صدای بلند پژواک داشت.
The thunderstorm made the mountains reply.
رعدوبرق کوهها را به پژواک واداشت.
حقوق پاسخ دادن (به ادعای خواهان)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی حقوق
The defendant has 30 days to reply to the plaintiff's complaint.
متهم سی روز فرصت دارد به شکایت شاکی پاسخ دهد.
We are still awaiting the plaintiff to reply.
همچنان منتظر پاسخ شاکی هستیم.
حقوق پاسخ، جواب (به دادخواست خواهان)، دعوای متقابل
The plaintiff's reply to the defendant's plea presented strong evidence.
در پاسخ شاکی به ادعای متهم شواهد محکمی ارائه شد.
The defendant's attorney carefully reviewed the plaintiff's reply.
وکیل متهم جواب شاکی را بهدقت بررسی کرد.
کلمهی reply در زبان انگلیسی به معنای «پاسخ دادن» یا «پاسخ» است، بهویژه در پاسخ به یک سؤال، پیام، ایمیل یا گفتوگو. این واژه هم بهصورت اسم (a reply = یک پاسخ) و هم بهصورت فعل (to reply = پاسخ دادن) به کار میرود. معادل فارسی آن بسته به بافت جمله میتواند «پاسخ»، «جواب» یا «پاسخ دادن» باشد.
«Reply» یکی از رایجترین واژهها در ارتباطات نوشتاری و گفتاری است و در دنیای دیجیتال کاربردی بسیار گسترده دارد. برای مثال، در ایمیل، پیامرسانها و شبکههای اجتماعی، گزینهی «Reply» برای پاسخ مستقیم به یک پیام خاص در نظر گرفته شدهاست. این قابلیت نهتنها امکان ادامهی گفتوگو را فراهم میکند، بلکه باعث میشود ارتباطات ساختارمندتر و شفافتر باقی بمانند. بهویژه در محیطهای رسمی یا گروهی، دکمهی «Reply» به کاربر کمک میکند تا به پیام مشخصی ارجاع دهد و از بروز سردرگمی جلوگیری کند.
در زبان رسمی و مکاتبات اداری، استفاده از واژهی «reply» نشانهای از رعایت ادب و اصول ارتباطی است. برای نمونه، در جملهای مانند “I am writing to reply to your inquiry” (در حال نوشتن این نامهام تا به پرسش شما پاسخ دهم)، واژهی «reply» نقش مهمی در بیان احترام و ساختار منطقی دارد. در این فضاها، استفاده از «reply» معمولاً لحنی رسمیتر و مودبانهتر از «answer» دارد، که بیشتر در گفتوگوی محاورهای رایج است.
از منظر روانی و اجتماعی، «reply» یا پاسخ، مفهومی فراتر از یک واکنش ساده دارد. پاسخ دادن نشانهی شنیده شدن، احترام به طرف مقابل، و تلاش برای تعامل انسانی است. سکوت در مقابل یک پیام یا درخواست، گاه میتواند موجب سوءتفاهم یا بیاحترامی تلقی شود. از این رو، انتخاب پاسخ مناسب، بهموقع و محترمانه، بخش مهمی از مهارتهای ارتباطی مؤثر است.
در عصر دیجیتال که تعاملات انسانی بیش از پیش به شکل نوشتاری و غیرحضوری انجام میگیرد، مفهوم «reply» تنها به معنای فشردن یک دکمه نیست. پاسخ دادن، نشانهای از حضور، توجه، و احترام به دیگری است. چه در روابط دوستانه و چه در تعاملات کاری، یک «reply» بهموقع میتواند تأثیر بسزایی در کیفیت رابطهها و درک متقابل افراد بگذارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «reply» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/reply