تلافی، انتقام، عمل متقابل، اقدام متقابل، مقابلهبهمثل، قصاص
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Her retaliation was swift and unexpected, catching everyone off guard.
تلافی او سریع و غیرمنتظره بود و همه را غافلگیر کرد.
The government warned that any act of retaliation would be met with a strong response.
دولت هشدار داد که هرگونه عمل انتقامجویانه با پاسخی قاطع روبهرو خواهد شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «retaliation» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/retaliation