گذشتهی ساده:
revengedشکل سوم:
revengedسومشخص مفرد:
revengesوجه وصفی حال:
revengingشکل جمع:
revengesخونخواهی کردن، کینهجویی کردن، انتقام کشیدن، انتقام
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Revenge is the work of the devil.
کینهتوزی کار شیطان است.
Parviz was determined to have his revenge.
پرویز مصمم بود که انتقام خود را بگیرد.
He revenged his father's murder.
انتقام قتل پدرش را گرفت.
The young boxer revenged his loss.
مشتباز جوان شکست خود را تلافی کرد.
انتقام گرفتن، خونخواهی کردن
(از کسی) انتقام گرفتن، دق دل خود را خالی کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «revenge» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/revenge